۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

آزادی تنها تقدسی است که جان می گیرد و خواستنی تر می شود

خانه‌ی من در انتهای جهان است
در مفصلِ خاک و
پوک. با ما گفته بودند:
«آن کلامِ مقدس را
با شما خواهیم آموخت،
لیکن به خاطرِ آن
عقوبتی جانفرسای را
تحمل می‌بایدِتان کرد.» عقوبتِ جانکاه را چندان تاب آوردیم
آری
که کلامِ مقدسِمان
باری
از خاطر
گریخت !
شاملو

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

بالاترین تو می توانی صدایم را خفه کنی ولی نمی توانی فکرم رو ازم بگیری

بالاترین تو می توانی لینک های من رو حذف کنی ، می توانی من رو سانسور کنی ، می توانی صدایم رو خفه کنی ولی نمی توانی فکرم رو از من بگیری ، نمی توانی واقعیت رو از من بگیری ، نمی توانی تنفر من رو از حکومت کثیف و قرون وسطایی آخوندی و اسلامی از من بگیری ، نمی توانی جلوی تجاوز و قتل و اعدامی که توی قرآن به اون توصیه شده رو بگیری نمی توانی من رو از کوبیدن آیه هایی که زن رو مثل ملک شخصی مرد می دونه و یا مثل برده مرد بازداری ، نمی توانی جلوی فریاد گلوهایی رو که بیش از هزار سال توسط این دین ننگ بشریت له شده رو بگیری ، تو نمی توانی من رو از پرسشی صادقانه در مورد بیماری های روانی و جنسی آورندگان و پاسداران این دین بازداری ، نمی توانی واقعیت رو محو کنی وقتی که مومنین این دین چون توی قرآنشون نوشته بود دختر باکره به بهشت می ره
به دختر بچه های چهارده ساله در زندان تجاوز می کردند تا به بهشت نروند ، تمام سعی این حکومت و تمامی مسلمانان جهان اینه که هر چی بهتر دستورات قرآن رو عملی کنن و تو می خواهی من نگویم که این عین قرآنه عین دستورات خدای اسلامه ، می خواهی صدایم خفه شود تا دوباره نسخه تلطیف شده ای از این دین کثیف سرکار بیاد ، نمی توانی روشنگریم را ببینی که چگونه ستونهای دین جنایت و ترور رو نشونه گرفته چون پشت پرده نشینان و اتاق فکر حامیانت نمی خواهند جهل از تن زخم دیده این مردمان پاک بشه چون در اینصورت چگونه می توانید ملتی رو که بعد از هزاران سال از خواب بیدار شده و ریشه های بدبختی و عقب موندگی خودش رو دیده رو در غالب جدید اسلامی خودتون نگه دارین تا هزار سال دیگه هم بدوشین آخرین شهد تعقل رو ازش ، بالاترین تو با اینکار نمومه کامل و آینه قدی آن اتاق فکر اسلامی شدی تا راه جنایت کارها و اسلام گراهای نوین همرارتر بشه

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

بالاترین بگذار گرفتارت بمونیم

بالاترین من تو را دوست دارم خیلی زیاد ، من تمام کاربرانت را دوست دارم چون خیلی از آنها آموخته ام ، من روزانه بیشتر از هزار بار صفحه لینکهای تازه رو ریفرش (تازه) می کنم ، من خیلی فعال نیستم شاید به دلیل مشغله زندگی و شاید هم کمکاری ولی کاربرانت انسانهای فرهیخته و از خود گذشته ای هستند که بی هیچ دلخوشی وقت خودشون را برای روشنگری دیگرانی مانند من می گذارند، روزی رو که برای اولین بار با سایتت آشنا شدم دیگه کار از کار گذشته بود دچارت شدم ، دچار این کاربرهای خیلی عزیزت ، برای اولین بار می دیدم که کسایی پیدا می شوند که اینقدر با شهامت می نویسند ، هیچ یادم نمی رود با خودم گفتم اگه قراره انقلاب فکری در ایران بشه از این سایت شروع می شه ، خوشحالی اونروزم یادم نمی ره بله من از اون روز لعنتی گرفتار تو شدم بالاترین ، تو مسافرت ، به محض بیداری ، تو هتل ، تو مهمونی من به تو فکر می کنم و اگه بهت سر نزنم دیوونه می شم ، من عاشق و گرفتار این آزادی تو شدم حالا اگه اینو از خودت بگیری نمی دونم چه کنم .
از دیروز حالم بده ، مثل یک معتاد که تازه فهمیده اعتیاد باهاش چه کرده ، من معتاد این آزادی شدم که توی تو دیدم و حالا که داری اونو ازم می گیری تنم می لرزه سرم گیج می ره من نمی خوام این گرفتاری رو از دست بدم ، بالاترین بالاترین بمون بگذار گرفتار تو باشم ، این یک خواهشه بگذار این لحظه های زیبای آزادی رو تو ریفرش کردن صفحه هات ببینیم بگذار نفس بکشیم تو هوای این لینک ها با محتواهای زمین تا آسمون متفاوت ، بگذار حتی اگه با اختلاف ولی کنار هم باشیم بگذار برای یه بارم شده خودمونو سانسور نکنیم ، بالاترین هیچ مرزی برای آزادی بیان وجود نداره هیچ فیلتری برای تشخیص خوب و بد نیست ، ما خودمونیم که این مرزها رو تعریف می کنیم ، بگذار نفس بکشیم بدون حذف همدیگه و و و ..... به امید دنیای بدون حذف و خشونت ، بدون سانسور و وحشت از رو شدن حقیقت

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه





شما یادتون نمیاد تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم
شما یادتون نمیاد سر سف دبستان میخوندیم خدایا خدایا از عمر من بکاه و بر عمر رهبرم بیفزا
شما یادتون نمیاد شبا بیشتر از ساعت 12 تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت 12 سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران
شما يادتون نمياد هركي بهمون فحش ميداد كف دستمونو نشونش ميداديم ميگفتيم آيينه آيينه
شما يادتون نمياد ساعت 9.30 هر شب با این لالایی از رادیو میخوابیدیمگنجیشک لالا مهتاب لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا…لالالالایی لالا..لالایی لالالالایی لالا ..لالایی..گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه…جنگل لالا برکه لالا شب بر همه خوش تا صبح فردا
شما يادتون نمياد وقتی یه کلمه رو با هم می گفتیم موهای همو می کشیدیم تا شوهرمون خوشگل تر شه
شما يادتون نمياد زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیله
شما يادتون نمياد علامتی که هم اکنون میشنوید، اعلام وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن اینست که حمله هوایی انجام خواهد شد! محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید
شما یادتون نمیاد کوچولو ها کوچولوها دستاتون بدیم به ما بریم به شهر قصه ها
شما یادتون نمیاد . گنجشگکه اشی مشی …. میفتی تو اب خیس میشی ….کی میپزه اشپز باشی ….. کی میخوره حاکـــــــــــم باشــــــــی ، به یاد هنرمندی که تنها خوند تنها زد و در تنهایی مرد
شما یادتون نمیاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما.بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سر کلاساتون
شما یادتون نمیاد آلوچه و تمره هندی ، بستنی آلاسکا, همشون هم غیر بهداشتی
شما یادتون نمیاد تقلید کار میمونه…میمون جزو حیوونه
شما یادتون نمیاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد
شما یادتون نمیاد کلی با ذوق و شوق تلویزیون تماشا می کردیم یهو یه تصویر گل و بلبل میومد: ادامه برنامه تا چند دقیقه دیگر
شما یادتون نمیاد، بچگیا تفنگ بازی که میکردیم، میرفتیم جلو یکی میگفتیم: دستا بالا، خشتک پایین
شما یادتون نمیاد کارت صد آفرين مي‌دادن خر کیف مي‌شديم، هزار آفرين که مي‌دادن خوده خرمي‌شدیم
شما یادتون نمیاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیم
شما یادتون نمیاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدن
شما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن…دخترا موشن مثه خرگوشن
شما يادتون نمياد بستني ميهن رو که میگفت مامان جون بستنيش خوشمزه تره
شما یادتون نمیاد پستونک پلاستیکی مّد شده بود مینداختیم گردنمون
شما یادتون نمیاد این بازیو پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکار
شما یادتون نمیاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کرد
شما یادتون نمیاد… سیاهی کیستی ؟منم پار30 کولا
شما یادتون نمیاد دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟
شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه
شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزم بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه
و خیلی‌ چیزای دیگه هست که شما یادتون نمیاد…
برگرفته شده از ایمیل ارسالی یک دوست

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه


درد من تنهايي نيست؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت؛بي عرضگي را صبر و با تبسمي بر لب اين حماقت را حكمت خداوند مي نامند. گاندی

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

اول به سراغ بهاییها رفتند
من بهایی نبودم، اعتراضي نكردم .
پس از آن به کردهاحمله بردند
من کرد نبودم و اعتراضي نكردم .
آن‌گاه به کارگران فشار آوردند
من کارگر نبودم، اعتراض نكردم
سپس نوبت به بازاریها رسيد
بازاری نبودم، بنابراين اعتراضي نكردم .
سرانجام به سراغ من آمدند
هر چه فرياد زدم كسي نمانده بود كه اعتراضي كند.

(برگرفته از شعر زیبای برتولت برشت)

۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

شش آیه قرآن تهدید به سنگسار تقدیم به کسانیکه اسلام را دین رافت و رحمت مینامند

در کنار هزاران آیه قرآن مبنی بر کشتار مخالف و تجاوز و بهره کشی از انسان ، شش آیه که در آن صراحتا به سنگسار تاکید شده برای آندسته از اسلامزدگانی که می خواهند اسلام را رحمانی جاوه دهند و یوغ جدیدی بر گردن مردمان ایران زمین بیاندازند تا منافع سیاسیشان تامین شود و مردم را در جهل هزار ساله خود نگه دارند:

سوره:مریم , آیه: 46 گفت اى ابراهيم آيا تو از خدايان من متنفرى اگر باز نايستى تو را سنگسار خواهم كرد و [برو] براى مدتى طولانى از من دور شو


سوره: کهف , آیه: 20 چرا كه اگر آنان بر شما دست‏يابند سنگسارتان مى‏كنند يا شما را به كيش خود بازمى‏گردانند و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهيد ديد


سوره: یس , آیه: 18 پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مى‏كنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد


سوره: هود , آیه: 91 گفتند اى شعيب بسيارى از آنچه را كه مى‏گويى نمى‏فهميم و واقعا تو را در ميان خود ضعيف مى‏بينيم و اگر عشيره تو نبود قطعا سنگسارت مى‏كرديم و تو بر ما پيروز نيستى


سوره: شعراء , آیه: 116 گفتند اى نوح اگر دست برندارى قطعا از [جمله] سنگسارشدگان خواهى بود


سوره: دخان , آیه: 20 و از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم.خوب شما از این آیات چی برداشت می کنید؟آیا نه اینکه تمامی این آیات از زبان کفار و به عنوان تهدید بیان شده؟خوب جناب زرتشیتی حرف شما در این باره چ

۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

السلام عليك يا امام الرضا


از فقرا بگیر و بر دارایان بیافزای
نهایت جهل در خانه پدری

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

چگونگی شستشوی مغزی و تبدیل شدن بسیجیان به حیوانات متوحش و جنایت کار در فیلم فصل ممنوعه + لینک دانلود

شاید برای بعضی همچون خودم با وجود شناختی از قدرت شستشوی مغزی ایدئوبوژیکی دارم و اینکه فاشیسم عقیدتی چه از نوع مذهبی و چه از نوع غیر مذهبی می تواند تا چه اندازه برای جامعه خطرناک و تهدیدآمیز باشد ولی دیدن توحش بی سابقه بسیجیان در این روزها انسان را به فکر فرو می برد که مگر اینان در همین خاک پرورش نیافته اند و مگر به نوعی برادر و هموطن و هم خون ما نیستند ،مگر ریشه هامان یکی نیست مگر ریشه های فرهنگمان یکی نیست پس اینگونه توحش عریان، جنایت، تجاوز، کشتار هموطنان اینهمه چگونه از اینان سر می زند!!
آری همگان ریشه ها و علل این توحش را می دانند نیازی به توضیح نیست ولی با دیدن صحنه های اینروزها یاد فیلمی افتادم که چند سال پیش دیده بودم ، فیلمی به نام فصل ممنوعه (The Forbidden Chapter) که بسیار زیبا چگونگی شستشوی مغزی و تبدیل شدن انسان به پست تر از حیوان متوحش را نشان می دهد،توصیه می کنم این فیلم را دیده و دیدن آن را به دوستان و اطرافیان خود توصیه کنید تا به صورت عینی توحش دینی و عقیدتی بسیجیان و تبدیل شدن یک انسان به یک موجود جنایت کار را ببینید.
لینک دانلود فیلم از سایت پرشین هاب :

http://www.persianhub.org/download-2/8-movies/1144-fasle-mamnooea.html
معمولا وقتی که ناشناسی یا منابع خبرت را نمی توانی ارئه دهی اخبارت چندین مورد توجه قرار نمی گیرد ، ولی در این شرایط خفقان که هیچ کس حاضر به شهادت جنایات این رژیم نیست و همگان از بیم جان مجبور به پنهان کردن دیده ها و شنیده های خود هستند اگر هم اخبار موثقی داشته باشی باید به طور ناموثق و بدون مدرک آنها را بیان کنی تا شاید تلنگوری شود و یکی از خودیهای رژیم ماجرا را لو دهد.
اکنون که بحث ماجرای دردناک دختری در مسجد قبا دوباره مطرح شده این نوشته اطلاعات اندک ولی موثقی در مورد چگونگی تجاوز و کشته شدن این دختر بیگناه را می دهد،با اینکه لینک قبل این ماجرا مورد توجه دوستان بالاترین قرار نگرفت احساس می کنم این ماجرا باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا بالاخره کسی پاسخ گ.ی این جنایت شود و چهره کثیف این رژیم بیشتر عیان شود.
ترانه موسوی دختر زیبایی که در مقابل مسجد قبا دیده شد و به سرعت به علت زیبایی چشمگیرش شناسایی و دستگیر شد و شاهدان عینی وی را در محل و به هنگام دستگیری دیده بودند، به گفته یکی از شاهدان عینی وی را چند روز پس از دستگیری با حالتی فوق العاده به بیمارستان... منتقل می کنند تا شاید از مرگ نجات یابد ،پیکر بی جان او بعد از انتقال به بیمارستان مورد معاینه چند پزشک قرار می گیرد ،بر اثر تجاوزهای وحشیانه قسمت های پایین بدن او تقریبا متلاشی شده بوده و شکاف بسیار وسیع مقعد باعث بیرون افتادن روده و شکافهای جلو باعث پارگی های عمیق مثانه شده بود ، جنایت و تجاوز به قدری هولناک بود که پزشکان هیچ گونه امیدی به زنده ماندن وی نداشتند ،افرادی که وی را به بیمارستان منتقل کرده بودند پیکر را پس از چند ساعت از بیمارستان می ربایند و جنازه را برای از بین بردن سند جنایت خود می سوزانند و در نقطه ای رها می کنند که چند روز بعد جنازه پیدا می شود ،تجاوزی که به دختر بیگناه شده بود یکی از بی نظیرترین جنایت های دردناکی ست که تا کنون به وقوع پیوسته و از نظر پزشکی تقریبا کمیاب.متاسفانه با توطئه صدا و سیما و شبیه سازی های انجام شده بسیاری این ماجرا را غیر واقعی قلمداد کردند و جنایت به این هولناکی در هاله ای ابهام باقی ماند،مطمئنا با سرنگونی این رژیم کثیف اسناد مربوط به این جنایت هولناک افشا خواهد شد.

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

ترانه موسوی دختر زیبایی که در مقابل مسجد قبا دیده شد و به سرعت به علت زیبایی چشمگیرش شناسایی و دستگیر شد و شاهدان عینی وی را در محل و به هنگام دستگیری دیده بودند، به گفته یکی از شاهدان عینی وی را چند روز پس از دستگیری با حالتی فوق العاده به بیمارستان... منتقل می کنند تا شاید از مرگ نجات یابد ،پیکر بی جان او بعد از انتقال به بیمارستان مورد معاینه چند پزشک قرار می گیرد ،بر اثر تجاوزهای وحشیانه قسمت های پایین بدن او تقریبا متلاشی شده بوده و شکاف بسیار وسیع مقعد باعث بیرون افتادن روده و شکافهای جلو باعث پارگی های عمیق مثانه شده بود ، جنایت و تجاوز به قدری هولناک بود که پزشکان هیچ گونه امیدی به زنده ماندن وی نداشتند ،افرادی که وی را به بیمارستان منتقل کرده بودند پیکر را پس از چند ساعت از بیمارستان می ربایند و جنازه را برای از بین بردن سند جنایت خود می سوزانند و در نقطه ای رها می کنند که چند روز بعد جنازه پیدا می شود ،تجاوزی که به دختر بیگناه شده بود یکی از بی نظیرترین جنایت های دردناکی ست که تا کنون به وقوع پیوسته و از نظر پزشکی تقریبا کمیاب.
متاسفانه با توطئه صدا و سیما و شبیه سازی های انجام شده بسیاری این ماجرا را غیر واقعی قلمداد کردند و جنایت به این هولناکی در هاله ای ابهام باقی ماند،مطمئنا با سرنگونی این رژیم کثیف اسناد مربوط به این جنایت هولناک افشا خواهد شد.

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

من سپیده هستم. تا الآن 23 بار ازدواج کرده ام!!!!!!!


بنده سپیده هستم . طلبه سال چهارم حوزه علمیه . وقتی برای اولین بار، با واژه آسمانی ازدواج موقت آشنا شدم ١٦ سال داشتم البته در آن زمان از مستحب بودن ازدواج موقت آگاه نبودم .اما اکنون که خود چند سالی است که به تحصیل علوم دینی پرداخته ام نه تنها به ثواب زیاد این عمل واقف شده ام بلکه ازاهمیت وجود ازدواج موقت در بین همه افراد جامعه اسلامی نیز آگاه می باشم .البته بنده تا کنون ٢٣ بار ازدواج موقت نموده ام. که مایلم خاطره آخرین ازدواج موقت خود را برای شما بازگویم :ماجرا از این قرار بود که یکی از طلبه های پسر از بنده خواستگاری کردند . اما من ابتدا فکر کردم که ایشان برای ازدواج دائم از بنده خواستگاری نموده اند . به ایشان گفتم که بایستی بنده را از پدر و مادرم خواستگاری کنید نه مستقیما از خود من.ایشان گفتند که چطور از پدر و مادر شما خواستگاری کنم در حالی که خواهان مخفی بودن ازدواج هستم. و نمی خواهم که همه متوجه این ازدواج شوند . در آن لحظه بود که متوجه شدم ایشان از بنده برای ازدواج موقت خواستگاری کرده اند نه ازدواج دائم .بنابراین پس از تعیین ٢٠٠٠ تومان مهریه و ٥ ساعت زمان بنده با ایشان اقدام به خواندن صیغه عقد کردیم و به یکدیگر حلال شدیم . بعد از همخوابگی اول بنده به ایشان گفتم که مایلم مدت زمان بیشتری به عنوان همسر موقت شما باقی بمانم که ایشان نیز پذیرفتند و یک هفته دیگر به زمان و ١٠٠٠ تومان دیگر نیز به مهریه افزودیم . بعد از تمام شدن یک هفته این بار ایشان از من خواستند که مدت را تمدید کنیم . بنده نیز پذیرفتم و باز با تعیین یک سال زمان و ٣٠٠٠ تومان مهریه صیغه عقد را خواندیم . اما قبل از تمام شدن مدت ازدواج موقت ایشان قصد سفر کردند و برای اینکه مانعی برای ازدواج موقت بنده با پسر دیگری نباشد ادامه مدت را به من بخشیدند . و به مدت یک هفته از قم خارج شدند . پس از یک هفته ایشان با خانواده محترمشان به قم بازگشتند و برای خواستگاری به منزل ما تشریف آوردند و بنده را از خانواده ام خواستگاری کردند. و بنده با توجه به شناخت خوبی که از ایشان به دست آورده بودم پس از تحقیقات یک هفته ای برادرم از ایشان جواب مثبت دادم.اکنون سه سال است که از ازدواج دائم ما می گذرد و صاحب یک دختر نیز هستیم . البته درست است که بنده دیگر ازدواج موقت نمی کنم اما شوهر محترم بنده سالی سه بار ازدواج موقت می نمایند که این عمل مستحب باعث وجود برکت در زندگی ما نیز شده است .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

استاد بزرگ شجریان شما چون حافظ و فردوسی و مولانای زمانی و در تاریخ ایران زمین جاودانه و یگانه خواهی ماند .
امضا: یکی از عاشقان سبز شما


شور- اجرای خصوصی سال 1359 منزل استاد کمالی (استاد لطفی)

http://www.youtube.com/watch?v=vEtp20FJ-ic


قاصدک (شعر: اخوان ثالث)

http://www.youtube.com/watch?v=rOymCpkdPv8

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

دوستان اگر نجنبیم از فردا اعدامها شروع می شود بالاخره این ما بیشماریم رو باید نشنون بدیم،طبق اخبار غیر موثقی که وجود دارد در بیشتر شهرها کشته دادیم اینها دیگه چیزی برای از دست دادن ندارن تا آخرش می رن از فردا اعدامهای فله ای شروع می شه و دیگه معلوم نیست به کجا بریم خودشون توی تلوزیون گفتن که از این روز بگذریم تا چند دهه انقلاب بیمه است ،دوستان خرد جمعیمون رو بکار بندازیم و طرح بدیم ،به نظر من باید ضربتی کار رو تمام کرد و طی چند ماه آینده چه با خشونت چه بی خشونت کشور رو از اینها پس بگیریم وگرنه مردم خسته و دلسرد می شوند

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

محمدرضا خاتمی و همسرش دقایقی قبل در تظاهرات 22 بهمن دستگیر شدند
خبرهای تویتر را از اینجا دنبال کنید : کشته شدن یک جوان در خیابان اشرفی اصفهانی به علت شلیک مستقیم تیر

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

دلهره دارم،دلهره دارم و سبد سبد امید که ستاره های آن را از شب بی ستاره چیدم از شب بی نور ،ماه را اما نچیدم که در جشن پیروزی با هم قسمتش کنیم و در هوای یک دم آزادی جرعه ای به سلامتی هم بزنیم...