skip to main
|
skip to sidebar
غربت نشین
۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سهشنبه
از دریچه های همیشه به نور
تا امید گس شعله های غروب
بر در هر خانه کوفتیم و به گریه گذشتیم
به کدامین افق بیاندوریم
چشم تیر خورده خود
یا که فریاد کنیم
به کدامین آهنگ
رنگ موسیقی خون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ايوان مي روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده شب مي كشم
چراغهاي رابطه تاريكند
چراغهاي رابطه تاريكند
كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
نوشته ها
◄
2011
(27)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
ژانویهٔ
(21)
◄
2010
(17)
◄
نوامبر
(3)
◄
سپتامبر
(2)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(5)
◄
مهٔ
(2)
◄
فوریهٔ
(4)
▼
2009
(43)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(5)
◄
اکتبر
(2)
◄
سپتامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(11)
▼
ژوئن
(23)
پوچ در پوچ: نمایشنامه کودتا( پرده اولبازیگران: محم...
حکومت تاجی امام زمانی به روزی افتاده که ماندن یکی ...
پرده دوم : کودتای روسی و خودکشی سیاسی رهبرتاکنون ن...
Stop Greenecide : سبزکشی ممنوع برادر بسیجی تو هم م...
تصور کن حتی اگرتصور کردنش سخت استهمگی می دانیم که ...
احمدی نژاد فاحشه سیاستباید پذیرفت خیلی سخت است تما...
آقای کیسنجر یکی از برجسته ترین مقام های سیاسی دنیا...
من از سرد شدن می ترسم از ترسیدن می ترسم از خانه نش...
بدون عنوان
قدم هایمان استوارتر می شود با پلیدیهایتقلب هایمان ...
هرگز با دروغ پرستان خونخوار مصالحه نکنید ای کسانی ...
ای مردم هیچ یک از شما نباید به سخنان و حکم دروغ پر...
اتل متل توتوله رهبرشون چه جوره یک خر داره یک پا...
...
گریه های شبانه ام که راه به جایی نمی بردسوالی دارم...
آن خس و خاشاک تویی پست تر از خاک توییجانی و ضحاک ت...
...
صبح پایان آنچه خواستنی است در شب آغاز سرنوشتی تلخگ...
آری آن ساز بی وقفه می گریدآوار سنگین بی پناهی را ب...
مگر نه آفتاب تا آخرین شعاع می تابدما آخرین مرز خوا...
از دریچه های همیشه به نور تا امید گس شعله های غروب...
ما ز رزم کهن هیچ ندیدیم و از تیرهای روان بر جان آد...
دادگاهی برپاست آن سوی قله ها در این بلندا فضا مرطو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر