۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

پوچ در پوچ: نمایشنامه کودتا( پرده اول

بازیگران: محمود ا.ن ، علی ح .خ

شب اندرونی محمود آماده خوابیدن می شود،بیژامه سوراخش را به پا کرده لبخندی بر لب
ناگهان صدای زنگ تلفن شنیده می شود
محمود:الو
نوچه الف: آقا راحت بخوابین دم بچه ها گرم همه ایران به شما رای دادن
صبح اندرونی محمود سراسیمه از خواب بیدار شده
زهرا خانم : آقا دوباره که رخت خوابت رو خیس کردی
محمود : خفه شو زن دیشب آقا رو تو خواب دیدم
در همین حال با عجله حاضر می شود و خود را به بیت علی می رساند
اندرونی بیت ،بوی تریاک در فضا پیچیده و محمود دوباره سر درد می گیرد
نوچه ب رو به محمود : علی خان خلوت کرده یک ساعتی منتظر باشید
بعد از ظهر محمود کلافه از انتظار ، علی خان وارد می شود
محمود : آقا دیشب خواب بدی دیدم
علی : بگو
محمود : آقا خودش اومد به خوابم گفت چه نشستی که یک طوفان در راهه کلی هم خس و خاشاک با خودش می یاره
جادوگر بیت با عینک آفتابی بسیار قوی در همین حال وارد می شود
همه اهل بیت به هنگام ورود محمود باید از عینک های خاصی استفاده کنند تا در اثر شدت هاله نور کور نشوند
جادوگر بیت : طوفان نشانه خشم خداست و خس و خاشاک بندگان بر حق خدایند
علی به نوچه ها علامت می دهد ، گردن جادوگر از بدنش جدا و نقش زمین می شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر