۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه

چمدان سبز مادرم را که سالهاست غبار گرفته
از خاطرات دور بیرون می آورم
لباس مخمل سبزی که هرگز به تن نکرده بودم
مرواریدهای سبز رنگ پریده که زمانی نقش گردن آویزی فاخر را داشتند
و هر آنچه که سبز بود و از یاد برده بودم
در آن می چینم و به راه می افتم
من از امروز فرزند خیابانم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر